محل تبلیغات شما

داستان سیمای فرقه مجاهدین و حکایت چوپان دروغگو

دیدن برنامه تلویزیونی موسوم به سیمای ازادی فرقه مجاهدین و شنیدن دروغ های شاخدارش انسان را بیاد حکایت چوپان دروغگو در کتاب های درسی دوران ابتدایی می اندازد.
داستان از این قرار بود که چوپان روستا که گوسفندان اهالی ده را به صحرا می برد به ذهنش زد که مردم ده را که در ذهن خودش انها را ساده لوح و زودباور می دانست ، فریب داده وکمی به انها بخندد. یک روز داد وفریاد زد گرگ گرگ . اهالی روستا که فکر کردند گرگ به گله زده هرکدام چوبی بدست گرفته و برای نجات جان چوپان وگوسفندان به سمت صحرا دویدند. ولی درکمال تعجب گرگی ندیدند وبا خنده چوپان متوجه شدند که چوپان به انها دروغ گفته است و باعصبانیت به ده برگشتند تااینکه یک روز بصورت واقعی گرگ به گله زد ولی هرچه چوپان فریاد زد گرگ گرگ، کسی حرفش را باور نکرد وبه کمکش نیامدند تا اینکه گرگ گله را درید.

بیانیه تشکل مادران قربانی استان آذربایجان غربی

نامه ای به امضای حسن نایب آقا

توطئه علیه احسان بیدی نمونه ای از معضل اتحادیه اروپا با آلبانی است

چوپان ,گرگ ,زد ,گله ,انها ,صحرا ,به گله ,زد گرگ ,یک روز ,به انها ,که چوپان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها